فسقلی بلا شده کلی هم نا قلا شده ...
شیطون بلای امروز لج کردی که من باید برم تو روشوئی هر چی هم گفتم نمی شه نشد که نشد منم دیدم نمی شه کلی توپ برات آوردم و گذاشتم روت صداتم در نیومد آروم درازم کشیده بودی وهر چی هم می گفتم گوش می دادی خلاصه بعد کلی بازی وشیطونی کردن خسته شدی و منم توپا رو که جمع می کردم تو دوباره رفتی توش وقتی توپا تموم شد اومدم ببرمت دیدم خوابیدی وای مامانی مثل فرشته ها شدی کلی نازت کردم ملوسک من ببین چه ناز خوابیدی ...
فدات بشم قند وعسل من چه ناز خوابیدی فرشته کوچولو .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی