ماه رمضان وشیطونیهای تو...
امسال واسه ماه رمضون کلی برنامه داشتم می خواستم کارای عقب موندمو انجام بدم وخیلی از برنامه های کاری دیگه اما اصلا نمیشه انگار جون ندارم آخه سرو کله زدن با تو که کم چیزی نیست صبح که از خواب پا میشی چشمامو باز میکنی و میگی پاشو اگه پا نشم میگی پلو بده منم که دلم نمیاد پانشم بعد تا غروب باید با تو ...یکی دو بار رفتم سر ساختمون وقتی اومدم نا نداشتم زبونم چسبیده بود به دهنم خلاصه اینکه کلی کار عقب افتاده دارم که به امید خدا بعد ماه رمضون انجام می دم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی