سومین روز برف بازززززززززززی الیسا جونییییی..
سلام به یکی یه دونه خودم ،به همه زندگیم ، به تمام دلخوشیم الیسا جونم قربونت برم
سلام به برف عزیز که با اومدنش شادترین لحظه هارو برای دختر عزیزم بوجود آورد .الیسا جونم این چند روز وقتی صدای خنده هاتو موقع برف بازی میشنوم به اندازی یه دنیا به آرامش میرسم و کلی خوشحال میشم مامان جونم ، این چند روزی که برف میاد و همه جارو سفید پوش کرده و نه خبری از سر کار هستو نه مهد رفتن تو و حسابی کنار همیم و قتی هم صبح بیدار میشی میای و منو بیدار میکنی و تازه به بابایی هم میگی تو بیدارش نکن من خودم بلدم و بعد میایو دستهای کوچولو و مهربونتو میذاری رو صورتم و میگی مامان جونم ، مامان خوشگلم ، میتونی بیدار بشی و تا من چشامو باز میکنم میپری بغلمو حسابی بوسه بارونم میکنی و خدا میدونه که چه کیفی داره اون لحظه و منم یه روز خوب رو شروع میکنم و بعد میگی الهام جون بریم برف بازی ؟؟ چکمه هامو پام کنم ؟ لباس گرم بپوشم ؟ تا اینکه بریم برف بازی و تا چشمت به برفها میوفته گل خنده میشینه رو لبای نازت و امروز هم مثل هر روز گفتی بریم برف بازی و منم گفتم دیگه نمیشه کم کم برفها دارن آب میشن و تو هم خیلی ناراحت بودی و گفتی بریم خونه مامان ملی و منم گفتم به یه شرطی میبرمت خونه مامان ملی که بذاری دایی عادل درسشو بخونه و تو هم گفتی باشه فقط یه دونه سلام و یه بوس همین باوررررکن...ما هم رفتیم و تا چشمت به برفها افتاد دیگه بالا نیومدی و با صدای بلند میگفتی بچه ها بیایین برف بازی (منظورت مامان ملی و من و .. ) و بازم لبهای نازت خندون شدن و تازه به همه میگفتی حخ (حق ) ندارین به مامانم برف بزنین گناه داره دیگه .... الهی من قربونت برم که ازم دفاع میکنی دخترم تو همه دلخوشی زندگی منی ،تو پشت و پناه روزهای سخت منی ،تو آرامشمی تو وجودمی و تو همه چییییییییییییییییییییییی منی الیسا جونم
دایی عادلم طاقت نیاوردو اومد یه دل سیر بوسیدت تازه کنکورشم یه هفته عقب افتاد و خیلییییییییییییییی خوشحال بود. عادل جونم داداشی گل و مهربونم امیدوارم موفق بشیییییییییییییییییییییی
بیا مامان جون بیا تو بغلم که دلم هر لحظه تنگه برات ....