وروجک من...
این تونیکو مامان معصوم واست از هند آورده بود اون موقع تو یه فسقلی بودی و من فکر کردم واسه منه ( چقدم خودمو کوچیک دیدم) و گفتم این واسه منه یا الیسا که همه خندیدنو مامان معصوم گفت این واسه طلا خانم هستش و منم تو دلم گفتم حالا کو تا اندازش بشه که امروز وقتی سر کمد لباسات بودم یهو گفتم یه بار بپوشم شاید اندازش شده باشه وقتی هم تنت کردم کلی ذوقیدم و دوربین و آوردم البته ناگفته نماند با وعده ژله تونستم چند تا عکس ازت بگیرم .الآنم که دارم واست مینویسم بابا علی واست کتاب میخونه گلم.
قربون قدوبالات برم عزیز دلم
وسط عکسا شروع کردی توپ بازی و هی شوت میکنی و میگی گل گگگگگگگگگگگگگگگل
بهت گفتم توپ بازی نکن رفتی سوار توپ شدی گفتم این چه کاریه تو هم گفتی توپ سوالی مامان عسیسم
منم رفتم اسبتو آوردم تا سوار اون شی و توپ بیچاره رو ول کنی
دیدم هیچی نمیشه گذاشتمت بالای تختت تو هم شروع کردی به شکلک در آوردن منم عاشق این حرکتتم تا دیدی خوشم امد گفتی مامان ژله بده دلم نیومد زودی بهت دادم
وقتی منتظر ژله بودی .نگاه چه معصوم نشستی جیگرم کباب شد مامانی واز یه طرف دیگه خیلی این عکستو دوس دارم شکار لحظه ها بودا از کنار در یواشکی گرفتم.
اینجا هم انتظارت تموم شد
تازه میگی بیا آل آله(خال خاله) بازی کنیم مامانی تو برو در بزن بیا اونه من مهمونی باشه منم گفتم باشه تو هم سریع گفتی هولا هولا آل آله بازی .... داری میزو میچینی واسه من که مهمونتم ... قربونت برم