الیسا جان الیسا جان ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

ماهک من ......

وقتی خونه مامان معصوم میریم...

1391/9/20 21:35
735 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم هر وقت که میخوایم خونه  مامان معصوم بریم تو راه میپرسی کی است ؟عمه لاضی  است عمه دمانا است عمو لضا است وقتی بگم نه کلی ناراحت میشی و میگی پس مامان معصوم است بازی کنم میگم آره عزیزم تو هم میگی هولا هولا بازی .

اینجام حاضر شدی بریم ببین چه جوری تلتو سرت کردی

اول باید بری یه سری به گلا بزنی

 

بعد رو پله ها میشینی تا بیان به استقبالت والا با همه قهر میشی

وقتی هم اومدن شما سریع میری سمت خونه

وقتی رفتی تو خونه بلا فاصله میری اتاق عمه ثمینا البته نا گفته نماند که از وقتی چهار دستو پا میکردی کار تو همینه فینگیلی

 

 حتما هم باید این بالا بشینی تا به همه چی دسترسی داشته باشی

داشتی سایه ها رو دس میزدی گفتم الیسا چیکار میکنی؟ تو هم زودی گفتی ببینم کرم تو دندونامه (تو دیگه کی هستی؟)

 

اون بالا که کارت تموم شد میای و در این کمدو باز میکنی و دنبال بدلیجات میگردی و تا نگیری ول کن نیستی

اینجا خوشحال که چیزی پیدا کردی

به من میگی اینا مامان الام نگا کن ادنگو دارم

تازه رضایت میدی که از اتاق بیرون بریم و میری یه گوشه شروع به بازی کردن میشی

تازه تستشونم میکنی.

بعد کلی بازی میری سمت دستمال کاغذی ها کار همیشگیته عزیزم دیگه واسم عادی شد آخه به هر بهونه ای دستمال بر میداری نه یکی نه دوتا...

من میگم الیسا باز دستمال ؟ مامان دستم اثیفه تبیز کنم دیگه ای بابا 

تازه بعدشم میری اتاق عمه راضی تا لاک بگیری و بعدم آشپزخونه تا همه چیو جابجا کنی امان از دست زبونت مامانی  تا چیزی ازم میخوای اصلا طاقت نداری میگی مامان شیر بده بکلم تا من پاشم میگی مامان وقتی به من شیل نمیدی من چی بکلم ؟ مبل بکلم فش بکلم لباس بکلم  تلدزون بکلم من چی کال کنم؟ تا بهت میگم آروم باش ندو نکن ... میگی مامان من دلم میکاد بدو کنم به کی بگم ؟ شما بگین من با این زبونش چیزی میتونم بگم ؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان ساجده
20 آذر 91 20:57
سلام عزیزم متین تو مسابقه سوگواره محرم آتلیه سها شرکت کرده اگه لطف کنید بیاد تو وبلاگش به آدرسی که هست برید و بهش رای بدید ممنون میشم


رفتم بهش رای دادم عزیزم امیدوارم بازم برنده بشه .متین جونمو ببوسش
مامان بردیا
20 آذر 91 21:49
: امان ازدست این دختر خوشکل با کاراش.دوست دارم کوچولو


مرسی عزیزم بردیا جونو ببوسش.
آناهیتا مامانیه آرمیتا
21 آذر 91 3:46
ای شیطون بلای ووروجک بیچاره اتاق عمه که تعطیل شدازدست شماالیساگلی عزیزم ایشالا همیشه سالم باشی تاازاین ووروجک بازیهادربیاری


مرسی عزیزم.
مهناز
21 آذر 91 9:54
ای جونم وروجک
فدای اون شیرین زبونیات بشم من



مرسی از محبتت عزیزم
محبوبه مامان الینا
21 آذر 91 10:41
مامان وقتی به من شیل نمیدی من چی بکلم ؟ مبل بکلم فش بکلم لباس بکلم تلدزون بکلم من چی کال کنم؟
امان از دست تو وروجک؟


میبینی عزیزم چه بلا شده و چه زبونی داره . الینا جونو ببوسش
عمه ثمینا
21 آذر 91 14:20
از دست تو دختر شیطون امروز کلی خندیدم تو عزیز منی جیگروکم.هر کاری خواستی با اون اطاقو وسایلاش بکن دلم خیلی واسه بغل کردناتو بئسیدنات تنگ شده اگه بشه زود میام


مرسی عمه جونم منم دلم برات تنگ شده منتظرم زود بیای.
مامانی زهرا
21 آذر 91 17:38
شیطونک خانم خونه ی مامان جون رو حسابی خونه تکونی کردی فدای الیسا جون ناناز


آره عزیزم کار همیشگیشه . خدا نکنه مرسی از محبتت



مامان آنیسا
22 آذر 91 0:05
خیلی بامزه حرف میزنی عزیزم وروجک دوست داشتنی من


مرسی عزیزم میبینی چه بلا شده ؟
مامان ثمینا
22 آذر 91 6:54
نانازی


مرسی
عمه ثمینا
24 آذر 91 0:41
فدات بشم چقدر دیر اپ میکنی مامان الهام هر روز اپ کن که خوشگلمونو ببینیم
یاسمن جون
24 آذر 91 10:34
בخـتــَــر ڪـ‌ﮧ بــآشے میـבونـــے اَوّلــــیـטּ عِشــق زنـבگیـتــ پـــِבرتـــ‌ﮧ בخـتــَــر ڪـ‌ﮧ بــآشے میـבونـــے مُحکــَم تــَریـטּ پَنــآهگــاه בنیــآ آغــوشِـ گــَرمـِ پـــِבرتـــ‌ﮧ בخـتــَــر ڪـ‌ﮧ بــآشے میـבونــے مــَرבانـــ‌ﮧ تـَریـטּ בستـــــے ڪـ‌ﮧ مـیتونے تـ ـو בستـِـت بگیـــریو בیگـ‌ﮧ اَز هـــیچے نَتــَرسے בســــتاے گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِבرتـــ‌ﮧ בخـتــَــر ڪـ‌ﮧ بــآشے میـבونــے هـَـــمـ‌ﮧ ے בنیــا پـבرتــﮧ בخـتــَــر ڪـ‌ﮧ بــآشے میـבونــے هَر ڪُـجاے בنیـا هَمـ بـــآشے چــ‌ﮧ بـاشـ‌ﮧ چـــ‌ﮧ نَبــاشـﮧ قَویتــریـטּ فِرشتــــ‌ﮧ ے نِگهبـــاטּ پـــِבرتـــ‌ﮧ
یاسمن جون
24 آذر 91 12:30
خواهش عزیزم
قابلی نداشت


قربونت برم عزیزم اسمت مهنازه یا یاسمن ؟.


مامان ریحانه جون
24 آذر 91 14:43
سلااااااااااام... ما باز هم اومدیم... ممنون از اینکه به یادمون هستین.... مثل همیشه هنر نمایی های مامان الیسا جون خیلی قشنگ بود ... البته وجود الیسا جونه که این عکسا رو خوشگل میکنه....


سلام عزیزم کجا بودین ما خیلی بهتون سر زدیم و دلتنگ شدیم .خیلی خوشحالم که باز اومدین . مرسی عزیزم ریحانه جونو ببوسش
مهرناز(مامان آرسام)
24 آذر 91 22:42
الهیییییییییییی من بگردم!!
آخه چقدر تو شیرین زبون و شیطونکی خالههههههه بخولمت من
الهی الیسا جون معلومه خونه مامان معصومشو خیلی دوس داره ها، چون حسااااااااابی با اتاقای عمه جوناش حال میکنه!!
قربون اون زبون شیرینت خالههههههه
راستی اون لباس هندیه توی پست قبلی خیییییییییییلی بهش میاد جیگر خوشگلمون


مرسی عزیزم آره بابا حسابی خوش خوشونشه . آرسام جونمو ببوسش
مامان آنیا
11 دی 91 9:43
عاشق این زیرو رو کردن و بهم ریختن ها تم این عکس اولی معرکست