الیسا جان الیسا جان ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

ماهک من ......

بازم گردش و ددر ...

1391/10/21 23:38
564 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم چند روزیه  که سرما خوردی و منم واسه بهتر شدنت تو خونه موندم تا زودتر خوبشی و تو هم از خونه موندن کلی خسته شده بودی و منم از تو بدتر چون عادت ندارم یه جا بند شم واسه همین تصمیم گرفتیم با عمه راضی و عمو ابی بریم بیرون تا بگردیم .... خلاصه رفتیمو کلی هم خوش گذشت عزیز دلم ..

اینجا حاضرو آماده منتظر بقیه هستی ..  

تا صدای عمتو شنیدی داری میری سمتش...

مثل اینکه عمه داشت حاضر میشد سر ادکلنشو برداشتی و اینجا گذاشتی رو گل و کلی خوشت اومدو به من نشون میدی....

تازه بعدش عمه کلی دنبالش گشت و بعدا که عکسارو میدیدیم گفتم نگاه اینه ؟ گفت ای بلا آره همینه کی بردتش اونجا.... و همگی کلی خندیدیم از کارت مامانم

 

رفتیم بابلسر و مرکز خرید پرشیا و تو هم چون مینی پارک داره کلی اونجا رو دوست داری عزیزم .مخصوصا از این خونه بازی که ازش در نمیومدی گلم...

تا چشات به اون سمت افتاد امدی پائینو رفتی اسب سواری..

اینجا هم داری به این دخملی که منتظر ماشین سواریه میگی بیا اشکال نداله جا است

دیدم هوا سرد شدو تو هم هنوز سرما داری زودی لباستو عوض کردمو پالتو تنت کردم.

مامانی اطار سوار نشدم که ....

مگه دلم میاد بهت نه بگم عزیزم

اینجا تا بابانوئلو دیدی تندی رفتی سمتش

الهی بمیرم ... متوجه شیشه نبودیو با سرعت رفتی بابانوئلو ببوسی که صورتت خورد به شیشه و کلی گریه کردی ....

وبعدش عمو ابی کلی نگهت داشت اونم اینجوری قلب

 

وقتی هم رسیدم به فروشگاه کیتی کلی ذوق کردی ...مامانی هم از تو بیشتر نیشخندمگه میشه مامانی بیاد اونجاو این فروشگاه رو نره و چیزی نخره نیشخند

اونقد که اینجا بازی کردی حسابی خسته شدی و تو ماشین خوابیدی و عمو ابی پیشت موندو منو عمه حسابی واسه خودمون گشتیم و کلی هم خرید واست کردم عزیزم اما وقتی نبودی انگاری یه چیزیو گم کرده بودم هی به دنبالت بودم و زودی دلم تنگت میشد آخه تو نفسمی  همدممی همه کسمی دوست منی ناز گلم .ماچماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان انیسا
21 دی 91 20:48
همیشه به گشت خانم خوشگله


مرسی عزیزم آنی و ببوسش.
مــآمــآنــے
21 دی 91 22:47
اشتباه نوشتم یاسمن خصوصی گذاشتم گلم
مامانی زهرا
22 دی 91 13:18
الیسا جون معلومه حسابی بهت خوش گذشته همیشه به شادی


مرسی عزیزم.
عمه ثمینا
22 دی 91 21:55
واااای ماشاالله چه خانوم شده این الیسا اولش با عکسات کلی قربون صدقت رفتم ولی با عکسای اخریت کلی ناراحت شدم که رفتی تو شیشه. الهی که عمه بمیره برات و اشکات رو نبینه


خدا نکنه عمه جونم . وروجکه دیگه چیکار میشه کرد.
آناهیتا مامانیه آرمیتا
23 دی 91 3:36
کلی به اون درعطرخندیدم عزیزم بااین شیرین کاریهات
قربونت عزیزم که خوردی به شیشه خیلی ناراحت شدم
همیشه خندون باشی گلم


کلی عمش دنبالش گشت اینم از دست این وروجک. مرسی گلم.همچنین شما.
لیلا مامان پرنیا
23 دی 91 15:30
همیشه به گردش خانمی امیدوارم همیشه سالم وتندرست باشی ودیگه مریض نشی


مرسی عزیزم .
مامان رادین
23 دی 91 16:31
یسلام سلام ...
خوب هستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منو رادین جون در حال تماشای وبلاگ الیسای نازنین بودیم ...
وبلاگتون با حضور دخمل نازتون زیباست ...
نگاه معصومانه ای داره ...
همیشه سلامت باشید و از زندگی با الیسای عزیز لذت ببرید ...
می بوسمتون



مرسی عزیزم از اینکه به ما سر زدید . ممنونم . رادین جونو ببوسش .
مریم مامان ارمیا
23 دی 91 20:16
معلومه حسابی به الیسا جون خوش گذشته .
دست مامانی درد نکنه


درسته خاله حسابی در دری شد و کلی گشت.
نسیم
24 دی 91 7:22
سیلام الیساجون میخوام برم مدرسه اماقبلش اومدم بهت سربزنم دلم نیومد همینطوری برم عزیزدلم ابجی الهام بجای من 10تابوسش کن دوست دارم بای
محبوبه مامان الینا
24 دی 91 10:22
ای جونم...پرنسس چه خوش گذرونده راستی الهام جون عکسهارو ایمیل کردم براتون.لطفا بدون تعارف هر نظری داری واسم بفرست عزیزم
مهرناز(مامان آرسام)
25 دی 91 13:28
عسیس دلم که در عطرو بردی گذاشتی روی گل!
مامانی اول شدن پروژت مبااااااااااررررررررکککککک


مرسی عزیزم.
مهرناز(مامان آرسام)
25 دی 91 13:29
منم عکسای تولد آرسامو گذاشتم عسیسم


حتما همین الان میام پسملی نازمو ببینم.
محبوبه مامان الینا
26 دی 91 8:17
سلام الهام جون.ممنون از وقتی که گذاشتی و نظراتت.این طرح طراحه و من هنوز هیچ نظری ندادم.در مورد کابینت ایشون گفت گلاس کار کن که من خودم نخواستم و گفتم ترکیبی باشه بهتره در مورد رنگ کابینت نظری نداری عزیزم؟ میخوام ترکیب دو رنگ باشه. منظور از حجم دادن رو در مورد کابینت متوجه نشدم!راستی رنگ سبز کاغذ دیواری رو به آجری تغییر بدم بهتر نیست؟از اتاق کودک یا اتاق خواب نمونه یا طرحی نداری برام بفرستی عزیزم؟ شرمنده خیلی بهت زحمت دادم خانوم مهندس
زهرا(ثمره عشق مامان و بابا)
26 دی 91 16:33
عزیزم شما که ما رو لینک نکردی با اجازت من الیسا جونو لینک کنم
مامان آنیا
27 دی 91 18:20
وروجک با عطر عمه چکار داشتی چه جایی هم گذاشته فدات شم خاله سرت خورد به شیشه ناراخت شدم بقول آنیا بوباظب (مواظب) خودت باش جیگری
مامان ایسا
28 دی 91 2:43
سلام خیلی خشکلی عزیزم



مرسی گلم.
یاسمن مامان الیسا
2 بهمن 91 8:55
وای عزیزم همیشه به گشت و تفریح باشید


مرسی گلم.
مامان نازنین جون
3 بهمن 91 20:11
خیلی وبتون قشنگه..خیلی با احساس مینویسین..این حس دوست داشتن رو من هم دارم..مبارکتون باشه..ایشا..دلتون همیشه گرم باشه مامانیه مهربون..


مرسی عزیزم .