30 و مین ماهگرد الیسا جونم مبارک.
ناز گل خونه ما دیگه واسه خودش خانمی شده .
دختر قشنگم امروز دیگه دوسالونیمه شدی و منو بابایی یه حس عجیب داشتیم و هی به هم نگاه میکردیمو میگفتیم الیسای ما دیگه بزرگ شد و امروز با اینکه خونه نبودیمو کلی کار داشتیم موقع برگشت سه تایی رفتیم کیک بخریم تا خودت انتخاب کنی گلم وتو هم خوشحال از اینکه بازم کیک و تولدو شمع داری رفتیم و تو هم هی میگفتی این نه نه اون نه نه امز باشه بیشتل دوس دالم من اودم امز میکام و ما هم همون چیزی که خواستیو گرفتیم و بعد گفتی پس شم چی ؟؟ خودت شمع گرفتی و تو ماشین تا برسیم دست میزدیو میخوندی .. کک تبلود من ایلی اشنگه (کیک تولد من خیلی قشنگه) وقتی هم اومدیم خونه گفتی بلم عدوسکامو دبت کنم؟ منم گفتم برو عزیزم و تو هم هولا هولا ....همه چیو آماده کردیم و چون عمه راضی هنوز نرفته بود گفتم که اونم بیاد تا تو خوشحالتر باشی قربونت برم .عروسک قشنگ من کلی خوشحال بودی و مثل همیشه انگشت به کیک زدیو منتظر کادوها بودی اول کتابایی که بابا قاسم (بابای مامانی) واست گرفتو میگفتی برام بخونین و بعد وسایل دکتری که عمه واست گرفته بودو گرفتیو شروع کرذی عروسکاتو معاینه کردن و ول کنم نبودی و هی میگفتی این جوحه گلوش دد میکنه من که آمپول بزنمش زودی اوب میشه ولی باهد شکلات کم بکوله تا کما دندوناشو نکلن .....
ماهی که گذشت :
دختر قشنگم رنگها رو که بلد بودی واین ماه بیشتر رنگهارو به انگلیسی یاد گرفتی تازه سلام کردن .. و بعضی از حیوانات . اعضای بدنت وبعضی از میوه ها رو خیلی قشنگ به انگلیسی میگی و هر جا که یادت بره نمیگی نمیدونم میگی مامانی حالا من آنم ملبی (خانم مربی )بشم و تو جواب بده ...دخملی با هوش من واسه یاد دادن تو هیچ وقت خسته نشدم چون با یک یا دوبار تکرار خوب یاد میگیری.
تیکه کلامت قبلا ای بابا بودو آخر هر حرفت میگفتی اما جدیدا آخر همه حرفات میگی بده دیگه میخوام دیگه بیا دیگه.......همچنان عاشق نقاشی و هنوزم اصرار که من میخوام دکل(دکتر) بشم ناز گل من انشااله که هر چی دوس داری بشی و سعادتم تو همون باشه.
تو این ماه عمه راضی اومده بودو حسابی ددر رفتی و کلا عادت کردی از این مهمونی به اون مهمونی بری یا از دریا به پارک ولی خونه نیای و موقع خواب که ساعت 2 یا 3 شبه میگی بلیم اونه مامان ملی بلیم من با عادلم کال دالم دیگه ....و باید به اجبار بخوابونمت وموقع خواب بلند میشی میگی اله اکبل اله اکبل میگم چیکار میکنی ؟ مامانی دالم نماز میگم .. هر شب قبل از خواب کارت همینه ...
همدم کوچولوی من روزی صد بار میایو بوسم میدیو میگی مامان اوبی دالم چگد دوسش دالم ... نمیدونی چه حسه قشنگیه کل خستگیو از من دور میکنی .هر بار بابای رو میبینی میری بغلش میگی بابای نازی دالم ایلی ناز داله کلی همو میبوسین.
فرشته مهربون من خیلی خوب با همه کنار مییای و بچه هارو دوس داری و وقتی برنامه کودک نگاه میکنی میگی مامان این بچه ها با من دوس میشن؟ بگو بیان اونه ما من همه چی بهشون میدم باشششششششششششششه ... یا میگی بریم بیرون دوست بکریم (بخریم) .
موش موشی مامان غذا خوردنت خیلی بد شد و لب به هیچی نمیزنی و منم نگران شدم و بردمت دکتر کلی چکابت کردو گفت همه چیش خوبه اونقدر که بازیگوشه نمیخوره ومنم دیگه تو بازی بهت غذا میدم اولش سخت بود اما الآن خیلی خوب شدی عزیزم خداروشکر تا حدودی عادت کردی به غذا خوردن .
هر چی که میگذره بیشتر به دایی عادل وابسته میشی وهر بار که میریم خونه مامان ملی اول میپرسی عادلم است؟ اگه نباشه از همون دمه در گریه میکنیو وقتی میای تو خونه میری اتاقشو گریه میکنی منم میگم رفت دانشگاه درس بخونه اونوقت اشکاتو پاک میکنیو میگی مامان عادل نره من اودم میتونم بش یاد بدم ....وقتی که میاد میپری بغلشو بوس بارون میشین جفتتون وبعد از بوس دادن میگی عادلم اموز واسه من چی اریدی؟ قربون گل گلی خودم بشم .
بابا قاسم(بابای مامانی) تو این ماه یه کاری داشتو واسه انجامش نذر تو کرده بودو حسابی هم هر دفعه سرتو میبوسید که خلاصه کارش درست شدو اومد کلی ناز سید بودنتو به همه میدادو 100 هزار تومنم واسه نذرش بهت داد عزیزم .هر چند از وقتی تو دل مامانی هم بودی خیلیها نذرت کرده بودنا خدارو شکر نذرشونم قبول شد.
ملوسک من عاشق اینی که لباسهای منو بپوشی و همیشه شالمو میذاری سرتو میگی مامانی علوس(عروس) شدموکلی عشوه میای واسم .
فرشته کوچولوی من عاشق نماز خوندنی و هر وقت مامان ملی ومامان معصوم میخونن تو هم مثل اونا نماز میخونی حالا بماند که هر چی رسید دستت جای چادر میندازی رو سرت.
فینگیلی من یه عادت بد داری که خیلی حساسی مخصوصا نسبت به دستشویی رفتن تو مهمونی یا هر جایی جز خونه خودمون که اول میری ببینی تمیز هست یا نه حتی اگه از رنگ کاشیش خوشت نیاد دستشوییتو نگه میداری .همیشه میترسم شکمت درد بیادو کلی غصه میخورم .
الیسا جونم دیگه بزرگ شدنتو با یک ساعت تو اتاقت موندنو بازی کردنت بهتر متوجه میشم و خیلی خوشحالم که فسقلی من داره واسه خودش خانمی میشه و من دیگه یه همدمی دارم که هیچکس جاشو نمیگیره ....
تولد تولد تولدت مبارک
دوسال و نیم شدی تو عزیز من مبارک
الیسا جونم 30 ومین ماهگردت مبارک عروسک من
اینم از عکسها..
اینم کیکیه که خودت انتخاب کردی
.
پس این کیکو کی میاری مامانی ...
تشویق آفرین مامانی کیکو آوردش
به تو می اندیشم(کیک)..
آورذنش آوردنش هی هی دست الیسا سپردنش هی هی ...
الیسا شمعو فوت کن چرا میخندی؟
مبارکه
این سرویس دکتری رو هم عمه راضی واست گرفته که همون لحظه بازش کردیو مشغول بازی شدی.و عمو ابی هم کادوش نقدی بود. دستتون درد نکنه.
اینم کادوی دایی فاضل بود که شروع به فوت کردنو حباب بازی شدی
اینم کادوهات مبارکت باشه عزیزم
این پالتو و کلاه از طرف مامان بابا به ناز گل خونمون
این خمیر بازیو هم بابایی واست گرفته .
این کتابارو هم بابا قاسم واست گرفته گلم.
اینم وقتی با مامان معصومو مامان ملی بیرون بودیم گرفتن واست عزیزم.