سرگرمیهای این روز های تو.....
وروجک من این روزا هر چی بدستت میرسه میزاری رو سرت و میگی علوس شدم ....
بعدشم میری رو میز تلویزیون میشینی روزی چند بار باید این کارو بکنی تا خیالت راحت بشه.....
آخه اینجا هم جای خوابیدنه ؟؟؟
بعدشم سمت اتاقت و اینجوری میخوای بری تو تختت....
فدای شیطونیهات بشم عزیزم عاشق این کاراتم...
جدیدا همش میگی مامان از بچه گیهام بگو دوس دالم بدونم دیگه ... اینجا با دستات داری نشون میدی که من اینگدی بودم مامانم...
خیلی این عروسکای انگشتیتو دوس داری وبامزه صداهاشو نو در میاری....
باباتو دیدی داری واسش قر میدی....
تا نازت داد خودتو لوس کردی ...
بابا هم اومد کنارت ...
داری واسه باباییت قصه میگی...
کلی شیطنت کردی همه چیو بهم ریختی....
گیر دادی که بابا باید نی نی تو باشه و کلاهتو گذاشتی سرشو پستونکم گذاشتی دهنش .... مگه به تو نه هم میگه این باباییت.....
نمیدونی چقد خندیدم دلم درد گرفت از بس بلند بلند خندیدم....
بابا رفتو تو همچنان خوشحال از اینکه بابا نی نی شد و گفتی یه کم پستونک بکلم مامانی ؟ بابا اومد گفت گناه داره بچم میخواد بازی کنه و داد دستت....
میترسیدی بگم نخور با ترس داشتی میذاشتی دهنت....
دیدی که کارت نداشتم خوشحال شدی...
بعدش گفتی مامانی این که هر چی میکلم توش ایچی نداله ... من اینو نمیکام دیگه بده به نی نی ....
ببین چه جوری داری پایین میای ....
عزیزم امشب واسه کارات کلی خندیدیم و شاد شدیم واقعا تو شیرینی زندگی ما هستی و ما عاشقتیم فرشته ناز ما خیلی شیرین زبونی و خیلی مهربون دوست داریم عزیز م .و تاریخشم میذارم تا خاطرش موندنی تر بشه گلم.
٣/١١/٩١