34 ماهگردت مبارک دختر عزیزم...
عزیز دلم دختر نازنینم یک ماه دیگه گذشتو تو بزرگترو خانم تر شدی و هر چی میگذره خوردنی تر میشی نازگلم.
این روزا خیلی به مامان ملی وابسته شدی و همش دوست داری پیشش بری و چون خیلی به من وایسته بودی و منم از این فرصت استفاده کردم و بیشتر میذاشتمت تا هر دومون از این وابستگی خیلی زیاد در بیایم و شما ناز گل مامان عاشق مغازه رفتن و خرید کردنی با بابا علی میری ولی خدارو شکر وقتی میری واسه خودت فقط یه چیزی انتخاب میکنی و در نهایت اگه بابا بگه یه چیز دیگه هم بگیر اونوقت شاید دو چیز والا اصلا لجبازی نمیکنیو به هر چیزی دست نمیزنی که این منو خیلی خوشحال میکنه و وقتی پیش مامان ملی بودی بهت گفت میای بریم مغازه؟ بلهههههههههههههههههه من میام و دست مامان ملیو گرفتیو رفتی تو راه یهو گفتی مامان ملی اینجا کجاست ؟ اونم گفت کوچه عزیزم و تو گفتی میدونم اینجایی که من روش هستم ؟ مگه یادت نیست من کوچیک بودم افتادم زمین پاهام غرق خون شد ؟ حالا زودی منو بغل کن ...مامان ملی اگه دوباره پاهام زخمی بشه خون بیاد جواب مامان بابامو چی میدی؟؟؟ فدای تو دختر شیرین زبونم بشم که از هر راهی برای بغل رفتنو راه نرفتن استفاده میکنی ...
تو همه چی نظر میدی و خیلی دوست داری چیزایی که به خودت مربوطه رو خودت انخاب کنی . یه وقت هایی که از دستت ناراحت میشم و عصبانی تو زودی میری عکس هایی رو که تو بغلمی و میخندیمو میاری میگی من این مامانو میخوام ببین چقدر خندونه...
وقتی میخوام چیزی بهت آموزش بدم من میشم خانم مربی و شما میشی شاگردم بعد اینکه حسابی یاد گرفتی میگی حالا من خانم مربی بشم و شروع میکنی هر چیزیو که یاد گرفتی بهم میگی و خیلی هم جدی و تازه به منم میگی لطفا جدی باش ...
یه بار داشتی یه چیزیو تعریف میکردی و منم سرم به کارم گرم بود و بعد از تموم شدن حرف هات خندیدم و تو خیلی متعجب برگشتی گفتی کجاش خنده داشت؟ یه کم جدی باش تازه مامان گلی جونم اصلا دقت نمیکنیا
من امروز کار داشتم و شما پیش مامان ملی بودی و غروب با بابا علی اومدین تا با هم بریم خونه و دیدیم خیلی خوابت میادو بابا علی هم گفت گناه داره خوابش میاد فردا ماهگردشو میگیریم که یهو با صدای بلند گفتی نه من اصلا خواب ندارما همین الآن تولد بگیریم ...
اینم از 34 ماهگرد ناز گل خونه ما ...
عزیز دلم داری اسمتو میخونی و خیلی هم خوشحالیییییی که اسمتو بلدی...
وای از اول تولد کلی واسمون قر دادی ....
بازم ژست معروفت...
کلی هم رقص چاقو کردیو چه نازم قر میدادی...
کلا چشات بدنبال کیکه...
گفتی مامان میتونم کیکو برش بدم؟ قربون اجازه گرفتنت عزیزم
مراحل انگشت زنون...
خیلی از این کادوت خوشت اومد آخه عاشق ای بی سی ... هستی وقتی دیدی گفتی مرسییییییی
فدای دخترم بشم که زودی شروع کردی به بازی و ببین چقدرم قشنگ درست کردی
اینم از کادوهات عزیزم مبارکت باشه ناز گل من...
این کادو هم از طرف مامان ملی هستش که شما رو با خودش برد تا خودت انتخاب کنی عزیزم. مرسی مامان گلم.
دختر نازنینم با تمام وجودم دوست دارم وعاشقتم و هر لحظه با تو بودن برای من یه دنیا ست.خیلی خوشحال بودی امشب و من از شادی تو خوشحالتر عزیزم . مبارکت باشه دختررررررررررررررررررم .