الیسا جان الیسا جان ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

ماهک من ......

یه هفته رنگی ...

1392/3/2 8:04
858 بازدید
اشتراک گذاری

ماه من هفته ای که گذشت خیلی خوب بود حسابی همه چی برای تو برنامه ریزی شده بود و اول از همه یه روز بردمت بیرون تا پل عابر پیاده رو بهت آموزش بدم و از نزدیک ببینی و یاد بگیری و فاصلشم با خونه زیاد نبود خلاصه آماده برای آموزش ... تو راه برات یه دور توضیح دادم و وقتی رسیدیم کلی ذوق کردی و اول یه نگاهی انداختی و بعد گفتی بریم بالا و خودت تمام پله ها رو میرفتی بالا و همینطور از یک میشمردی و به ده که میرسیدی حالا به انگلیسی میشمردی گلم رفتی بالا خیلی خوشت اومده بودو و بعد پایین و نگاه میکردی و منم برات توضیح میدادم و شما هم خیلی جدی گفتی چه خوب شد این پلو ساختن مامان والا من چجوری باهد از روی این ماشینا رد میشدم؟؟؟؟؟؟(چون داشتی ماشینهارو از بالا نگاه میکردی) حالا گفتم بریم پایین که مگه شما ول کن بودی هی میومدی پایین و دوباره میگفتی یه بار دیگه بریم بازم میرفتی بالا حسابی از پا در اومدم از دست دختر ناز کنجکاوم .

فرشته کوچولوی من چند روز پیش من و شما داشتیم پیاده قدم میزدیم که یهو آذی جون (عمه مامان الهام)و دختر گلش کیانا جونو دیدیم و شما حسابی خوشحال و شاد بازیگوشی میکردی گلم که آذی جون گفت اداره ارشاد یه نمایش عروسکی گذاشته میای بچه ها رو ببریم ؟ منم که هر چی مربوط به شما باشه نه تو کارم نیست واسه همین خیلی خوشحال شدم و آذی جون زحمت بلیط ها رو هم کشیده بودن دست عمه گلم درد نکنه و با هم رفتیم من اولش فکر کردم زود خسته میشی یا نتونی آروم بمونی اما اونقدر خوشت اومده بود که نه تنها خیلی خیلی خانم بودی اصلا دوست نداشتی توم بشه و همش میگفتی منم برم اجرا کنم عزیز دلم آخه خونه همیشه واسمون نمایش اجرا میکنی چند شب پیش خونه بابا سعید اینا بودیم که شروع کردی به نمایش اجرا کردن که دیدم همشون از تعجب مونده بودن که چی بگن عزیزم. خوشحالم که همچین دختری دارم عزیزم بهت افتخار میکنم گلم.

دخترم آخر هفته هم رفتیم فروشگاه و از اونجا هم رفتیم دریا که شما عاشق دریایی و اونقدر خوشحال بودی که از دیدنت لذت میبردیم عزیزم و عاشق سنگ انداختن تو دریا هستی عزیزم و خیلی بهت خوش گذشت ناز گل خانم.

موقع رفتن خوابیدی ...

هنوز انگاری خوب از خواب بیدار نشدی اما رفتی تو سبد...

وای یه دمپایی دیدی و خیلی خوشت اومد گفتم این اندازت نیست عزیزم اما گفتی یه کم امنحانش کنم بعد میدم باشههههههههههههههه....

 

همه نگات میکردن و تو هم با افتخار پوشیدی و میخندیدی ....

داری برای بابایی لباس انتخواب میکنی حالا جالب اینجاست که حتما باید دست بزنی میگم چرا ؟ آخه ببینم جنسش خوبه !!!!!!!!

مثل همیشه حالا نوبت تو ده تا سبدو راه ببری گلم...

اینم تو آسانسورش و ژست معروف شما ...

با چه سرعتی هم سنگ میندازه این دخملی ناز ....

بدون قر دادن که نمیشه سنگ انداخت ؟

 به منم داری میگی بیا تو هم امنحان کن

این خانم کوچولو هم فاطیما خانمه که هفت سالشه و چون خیلی از بچه ها خوشت میاد هر بچه ای رو ببینی زودی باهاش دوست میشی و تازه موقع رفتنم کلی ناراحت که دوستم تنها میمونه .

 

 

خواست دستشو بذاره دور گردنت که شما خندت میگرفت آخه خیلی قلقلکی هستی...

دخترم امیدوارم همیشه همینطور از ته دلت بخندی و از سختی های روزگار چیزی نفهمی و همیشه شاد زندگی کنی گل همیشه بهارم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ملیکا کوچولو
1 خرداد 92 20:50
سلام دوست عزیزم.هنوز ننوشتی این پستو؟ یه هفته رنگیو میگم. الیسا جونم خوبه؟ ببوس روی ماهشو. دوستش دارم یه عالمه.


مرسیییییییییییی نه الآن مینویسم.
عمه ثمینا
2 خرداد 92 0:39
این وروجک من چه با نمک شده.بگردم این ژستای نازت رو


مرسیییییییییییی.
مامان حنا
2 خرداد 92 1:42
سلام عزیزم دختر نازی داری ماشااله مثل فرشته هاست .دخملی من هم تقریبا همسن و سال فرشته شماست.من تصادفی با وبتون آشنا شدم وبلاگ قشنگی دارید .شما را لینک کردم.وقت کردید به من سر بزن


مرسییییییییی عزیزم ممنونم از لطفتون. حتما با کمال میل.
مریم
2 خرداد 92 2:53
چقد شیرین گفتی خدا همیشه سایه پدرشو براش نگه داره


مرسییییییییییی.
الی مامی آراد
2 خرداد 92 15:30
قربون اون ژست گرفتنانت بشم من


خدا نکنه خاله جووووووووووووووووووووووووونم.
الهه
5 خرداد 92 13:20
الیسا نگو بلا بگو ماشالله خدا از چشم بد نگهش داره بوس محکم از طرف خاله الهه یادتون نره .
یکی هم که منم درررررریا میخوووووااااااااام یه آقای همسری میگم منم ببر دریا میگه با این شکم گندت کجا ببرمت آخه خوب چیکار کنم دست خودم نیست دلم بد جور هوس کرده حوش بحالتون که هر وقت بخوایید میتونید برید برا دیدن دریا خانووووووم تا دو ماه دیگه هم که نی نی میاد دیگه اصلا نمیتونم برم حالا حالا هاااا


مرسییییییییییییی الهه جون خیلی به ما لطف داری گلم.ان شااله نی نی نازت هم به سلامتی به دنیا میادو باهم به دریا میاین عزیزم.
مامان ساجده
5 خرداد 92 22:33
قربون ژست گرفتنت عروسك ناز
آفرين به دخملمون كه مامانشو اذيت نكرده و از نمايش عروسكي خوشش اومده
انشاالله هميشه شاد باشيد و لباتون خندون


خدانکنه خاله جونم. مرسییییییییییی. ممنونم عزیزم