38ماهگرد پرنسس خانم مبارررررررررررررررررررررررررک
صد تا گل و شاپرک تولدت مبارک
تول تولد 28 ماهگردت مباررررررررررررررررررک الیسا جونم
پرنسس زیبای من امشب 28 ماهگردتو جشن میگیریم و تو خوشحال از ذوق تولد و کیک و ... الیسای من پرنسس ماه روی من دختر دلربای من عروسک شیرین ادای من ماهگردت مبارک
الیسا جونم از خیییییییلی وقت تا حالا گیر دادی یه تولد رنگین کمونی بگیر ( حالا تو بیشتر از من در مورد تم تولد اطلاعات داری) و منم چند رنگ پارچه گرفتم و یک ماهی با این پارچه ها بازی کردی تا مامانی یهو گیر داد تا لباستو بدوزه ( جالب اینجاست مامانی اصلا خیاطی بلد نیست اما برای تو... ) و اینکارو کردو تو هم کلی ذوق کردی و هی میپوشیدی و میگفتی خلاصه وختی مامان جونم و منم و روز ماهگردت با عمه ها م قرار گذاشتیم بریم پارک تا حسابی بهت خوش بگذره و با بچه ها بازی کنی و موقع رفتن خوشحال و پر انرژی و تا رسیدیم پارک خوردی زمین و دستت بدجوری زخم شدو کلی گریه کردی و تمام بدنم میلرزید و چون خیلی از خون میترسی تا خونو دیدی گریه هات بیشتر شدو زودی با دستمال کاغذی روشو گرفتی و خیلی حالم گرفته ش و رسیدیم پیش بقیه و با دین بچه ها آروم شدیو با همون دستت رفتی بازی البته کیانا جون همه جا مواظبت بود و بغلت میکرد و بازی کردی و آخراش دیگه یادت رفته بودو حسابی بازی کردی و بع بابایی اومد و رفتیم کیک بخریم تا دستتو دید کلی بوسیدت و تو هم حسابی دلبری کردی و دل بابایی بیچاره رو ... و رفتیم خانم خانم ها گفتی کیم رنگین کمونی نارن؟ گفتم نه مامانی و تو گفتی ای وای من تا حالا کیک سبز نداشتم پس همینو میخوام و اومدیم خونه و پا به پای من کمک میکردی و خوشحال بودی عزیزم امیدوارم همیشه خوشحال باشی عمرمن . خنه های زیبای تو زنگی میبخشه گلم.
اینم کیک به انتخاب الیسا جونی...
اینم پرنسس رنگین کمونی ...
فای اون فوت کردنات عزیزم
پرنسسم نمیدونی از کجا شروع به خوردن کنی و هم میرقصیدی و هم کیک میخوردی....
الهی من فدات بشم که دستتو نشونم میدی و میگی این دستم مریض شد ....
تا کتابارو دیدی آروم نشستی...
اینم کادوهات مبارکت باشه عروسک من...
عشق مامان به سمت پارک....
نبینم دخترمو غمگین راه بره مامانی ....
کیانا جون حسابی مواظبت بود ...
مهدیس جونم کلی برات ناراحت شد...
دیگه آروم شدیو بازی میکردی
الیسای عزیزم امیدوارم همیشه شا باشی دخترم امروز از سنجش تماس گرفتن و گفتن که برای فردا الیسا جونو بیارین و منم قبول کرم و از همون لحظه دلم یه جوریه دخترکم من تورو همه جوره میپرستمت و مهم ترین نکته برای رفتن شناخت بیشتر از خودته عزیزم نمیدونم اصلا قبول میکنی تا باهاشون صحبت کنی یا نه نمیدونم به سوال هاشون جواب میدی یا نه و کمی نگرانم هر شب خواب میبینم نمیدونم چم شده اصلا من فقط میخوام ر مورد تربیتت راه اشتباهی نرم پس چرا اینقدر نگرانم نمیونم اما هر چی هست امیوارم به خوبی بگذره و بع از مشاوره و سنجش حتما میام و برات مینویسم از یک روز پر از استرس .... الیسا جونم دختر زیبای من عاشقانه دوست دارم مادر